گفتگوى کامران پايدار با یکی از کارگران
کارخانه ماشین سازی امیدی لاهیجان !

کامران پایدار: سلام عزیز٬ خسته نباشی. از اینکه با من همراهی خوشحالم و متشکر. کارخانه ماشین سازی امیدی در کجا واقع شده، خط تولیدش چیست؟ چند نفر کارگر در این کارخانه مشغول به کارند؟

کارگر ماشین سازی: کارخانه ماشین سازی امیدی در حد فاصل لنگرود و لاهیجان و در حوالی میدان شیخ زاهد واقع است. این مرکز صنعتی سازنده انواع ماشین آلات شیرینی سازی است که محصولاتش برای همه شهرها و استانهای مختلف مخصوصا برای تهران ارسال می شود. در اینجا بیش از 100 کارگر٬ البته کارگر که چه عرض کنم بهتر است بگویم برده مطلق٬ از صبح تا شب جان میکنند. فقط برای هیچ تا شاید زنده بمانند. مالک کارخانه سرمایه دار میلیاردری به نام  امیدی است. جانوری سمی و خطرناک که خوراکش از خون و رنج ما  کارگران است. امیدی در لنگرود و لاهیجان از بیت امامان مفتخور جمعه گرفته تا دادگستری و اداره کار تا اداره بیمه و همه جا٬ برو و بیائی دارد. با یک اشاره در هر محکمه حکومتی به قدرت پول و رشوه صدای هر کارگری رو خفه میکند.

کامران پایدار: 100 نفر کارگر، این کارگران چه  شرایط کاری و استخدامی دارند و دستمزدهایشان چگونه است؟

کارگر ماشین سازی: شرایط و استخدام و حساب کتابی در کار نیست. اصلا هیچ قانونی در اینجا وجود ندارد. همه چیز تابع خواست و سود و منفعت امیدی است. البته زیاد هم بی انصاف نباشیم، چرا در اینجا قانون هست اما بدتر از قانون جنگل! ظاهرا با کارگران قرارداد می بندند. قرارداد! آری آن هم چه قراردادی؟ موقعی که میخواهی استخدام شوی٬ در حالیکه امیدی عین شمر پشت میزش لم داده و طلبکارانه تو را میکاود و تو هم که از فشار بیکاری و فقر درهم شکسته ای٬ با بی ادبی و لحن تحکم و پس از کلی تهدید و خط و نشان کشیدن اگر تو را تائید کند٬ برگه سفیدی را جلویت میگذارند تا امضا کنی. این سند بردگی توست! و تو که از همه جا رانده و تحت فشار فقر و گرسنگی خانواده ات هستی٬ در حالیکه در عمق وجودت کینه و تنفر شعله می کشد٬ با ظاهری تسلیم و خرد شده امضا می کنی! هیچی معلوم نیست٬ دستمزد چقدر است؟ ساعت کار و اضا فه کاری و کار در روزهای جمعه و تعطیل چگونه است؟ بیمه و امکانات رفاهی و بهداشتی؟ مدت زمان قرارداد چقدر است؟ همه اینها و صدها سئوال دیگر نامعلوم است. بیان هر یک از این سئوالات و شک در نظم و امورات کارخانه و شک در حکومت امیدی کفریست بزرگ که مجازاتش اخراج از کار و به دنبالش هزار بدبختی دیگر است که از آسمان بر سر کارگر و خانواده اش نزول میکند   .

کامران پایدار: میدانم دلت خیلی پر است، اما آخرش نگفتی دستمزدها چقدره؟ ساعت کار چقدر، کار در تعطیلات چطوریه؟

کارگر ماشین سازی: کار از سا عت 30/7 صبح شروع و تا سا عت 7 شب یعنی 5/11 ساعت بشدت ادامه دارد. ساعت 10 صبح یک ربع استراحت داریم و به هر کارگری فقط یک عدد نان خالی میدهند و همین که موقع ظهر می شه هر کس چیزی رو که با خودش آورده یواشکی طوری که کارفرما و عوامل امیدی به او تهمت فرار از کار و کم کاری نزنند با عجله مثلا ناهارش را می خورد. از 7   عصر به بعد تا 12 شب هر طور که بنفعشان باشد ما رو اجیر میکنند. روزهای تعطیل هم به همین روش از ما کار میکشند. اگر احساس خستگی و تردید کنی کارت تمام است. به دردشان نمی خوری. در اولین فرصت موذیانه اخراجت میکنند تا بیچاره تر از همینی که هستی شوی. همیشه باید مواظب رفتارت باشی مبادا مرتکب خطائی شوی تا بیچاره شوی. حداقل دستمزدها را  که معمولا همیشه با تاخیر و نارضا یتی به ما می پردازند باور کنید بین 100 تا 200 هزار تومان است. من دروغ نمی گویم. این همه پولیست که به ما در حالتی بدتر از صدقه می دهند .

کامران پایدار: وضع سرویس ایاب و ذهاب، بهداشت و امکانات رفاهی چطوریه، این امکانات موجود هست یا نه؟

کارگر ماشین سازی: پس از قاه قاه خنده بلندی، سئوال می کنه آقا از کجا آمده ای که اینقدر از همه جا بیخبری! ببین اکثر کارگرهای این کارخانه بومی روستاهای دور و نزدیک اطرافند. در گیلان اکثر مواقع سال هوا بارانی و بخصوص در شبها مه آلود است. تعدادی از کارگران پیاده، با دوچرخه و یا با موتورسیکلت خود را به اینجا میرسانند. ما کارگرانی داریم که در روستاهای اطراف از کلاچای و رحیم آباد و ... هر روزه با دوچرخه و موتورسیکلت  رفت و آمد میکنند. مسافت بعضی از این روستاها تا اینجا بین 50 تا 100 کیلومتر است. بعضی ازاین کارگران از 4 صبح به را میافتند تا به موقع به سر کار برسند. شب را کی به خانه میرسند خدا میداند! گفتم منطقه ما بارانی و مه آلود است و همین بارها باعث شده کارگران بر اثر تاریکی و لغزندگی جاده و مه آلودگی دچار تصادف و سانحه شوند و جان خود را از دست بدهند! شا ید باور نکنید که کسی برای دستمزد ماهیانه 100 تا 200 هزار تومان اینچنین جانش را از دست بدهد. ببین ما را به کجا کشانده اند! سرویس و امکانات رفاهی و این حرفها بوی خون و کفر میده. کافیه بگوئی و بخواهی تا اخراجت کنند.

کامران پایدار: کارگران مستاجر در روستاها، می تونی بیشتر توضیح بدی؟

کارگر ماشین سازی: بله درست شنیدی، مستاجری در روستاها، با این دستمزدی که به ما میدهند شاید بتوان یک اتاق با امکانات بد و آلوده در محلاتی مانند انزلی٬ محله لنگرود (یکی از محلات کارگر نشین) رو اجاره کرد. حالا دیگه ازکجا بخوری و چطور زنده بمانی این هم از معماهای حل نشده هستی و آفرینش است. در روستاها قیمت اجاره بسیار ارزان ترست. با 20 تا 30 هزار تومان می شه سقفی اجاره کرد. تعدادی از همکاران ما در روستاهائی مستاجرند و در آلونکها و اتاقکهائی زندگی میگذرانند که حتی آب آشامیدنی مناسب هم وجود ندارد برای ما که  بر روی دریا زندگی میکنیم.

 کامرا ن پایدار: شرایط ایمنی و خطرات و سوانح کار چگونه است؟

کارگر ماشین سازی: اینجا از قسمتهای مختلفی از قبیل پرس کاری، تراشکاری، رنگ و غيره تشکیل شده و هر قسمت شرایط خاص و مشکلات خودش را دارد. کار با پرس واقعا خطرناکه، عدم استاندارد دستگاههای پرس. مثلا دستگاههای پرس اینجا به چشمی مجهز نیستند و کار با دستگاههای ابتدایی و فرسوده و از رده خارج٬ و همچنین خستگی بیش از حد کارگر بعلت زمان طولانی کار٬ بارهای بار باعث قطع انگشتان کارگر میشود. امیدی در همچین مواقعی اول دهان بیمه و اداره کار رو میبینه و بعد یواشکی یه جورائی موذیانه از شر این کارگرهای به درد نخور خلاص میشه. استفاده از گوش بندهای غیر استاندارد و ارزان قیمت در سالن پرس باعث شده هر یک از کارگران به دلیل سر و صدای بیش از حد دستگاههای پرس بطریقی سلامت شنوائی خود را از دست بدهند. یا مثلا در سالن تراش از همه بدتر از صبح تا شب ذرات ریز آهن در هوا معلق است. این ذرات وقتی وارد ریه میشوند بتدریج باعث عفونت و ابتلا به انواع بیماریهای تنفسی می شود. استفاده از دستکشهای غیر استاندارد و ارزان قیمت باعث میشود تا انواع براده های ریز آهن به دستت فرو شود. شبها که به خانه برمیگردیم تازه باید با سوزن براده های آهن رو از دستمان خارج کنیم. در غیر اینصورت تا چند روز آینده زخم و عفونی و دردناک میشود. در اینجا هنوز از دریل هائی استفاده می شود که 140 سال پیش در اروپا مورد استفاده بوده است .

کامران پایدار: فکر میکنی امیدی چرا از دستگاههای قدیمی و غیر استاندارد استفاده میکند؟ چه را بطه ای بین استفاده از دستگاههای قدیمی و از رده خارج تولید از یک طرف و از طرف دیگر فشار بیش از حد کاری به کارگران است؟

کارگر ماشین سازی: سود، فقط سود، امیدی میخواهد پول کمتری برای خرید و تهیه دستگاهها و وسایل کار خرج کند و از طرف دیگر با فشار بیش ازحد به ما کارگران سود بیشتری به جیب بزند. همین دستگاههای دریل 140 سال پیش اروپا کارشان نادقیق و بی کیفیت  است. در کار بازدهی مناسب ندارند اما همین امیدی کارگر رو مجبور میکنه که با دقت و تمرکز خیلی بیشتری کار کند و اگر ضایعات کار زیاد شود از آن طرف پایان ماه از دستمزدهای ما می زند .

کامران پایدار: در لابلای حرفها یت گفتی امیدی از دفتر امام جمعه های انگل و مفتخور گرفته تا اداره بیمه و کار همه جا نفوذ و رابطه دارد. چه رابطه ای بین همه اینها هست؟

کارگر ماشین سازی: را بطه بخور بخور. همه اینها از یک آخور میخورند. از خون و رنج ما کارگران.

کامران پایدار: حالا که همه اینها از خون و رنج ما به قیمت نابودی ما میخورند چاره ما چیست؟

کارگر ماشین سازی: راستش من همیشه به این نکته فکر می کنم اما تا به حال به نتیجه مشخصی نرسیده ام. اما به یقین حتما راهی هست. بیشتر اوقات به خودم میگویم تا این همه گله آخوندهای بیکاره و سرمایه داران مفتخور هست٬ داستان زندگی ما هم همین خواهد بود .

کامران پایدار: آیا تا بحال بخاطر خواسته هایتان دست به اعتصاب و اعتراض زده اید؟

کارگر ماشین سازی: راستش نه. اما مطمئنم اگه یک روز حتی یک روز کار بخوابه امیدی و امثال او با همه هارت و پورتشان  به لرزه خواهند افتاد و به خیلی از خواسته های ما تن میدهند. *